جمشید با کندن کوه، به طلا و مواد معدنی باارزش میرسد و مردانی را بکار میگیرد تا آن مواد را از دل کوه استخراج کنند و خزانه را مملو از پول و ثروت میکند. در این میان ضحاک بدجنس و بیرحم که پدرش از دامداران بزرگ است به دنبال امیال خود میباشد. پدر از او ناراضی است و مدام او را سرزنش میکند. روزی که ضحاک با آن همه دام و ثروت به دنبال برهای ناتوان است، پیرمرد زشتی را میبیند که از او تعریف و تمجید میکند . ضحاک او را به قصر میبرد و از او با بهترین غذاها، پذیرایی میکند. آن پیرمرد، اهریمن بوده که خود را به شکل پیرمرد درآورده بود و با نیرنگ و حیله، شانههای ضحاک را میبوسد و از آنها دو مار افعی سیاه بیرون میآیند که غذای آنها، مغز انسان است و ضحاک برای هر دوی مارها، انسانها را میکشد تا مغز آنها را به مارها بدهد. جمشید با ضحاک وارد جنگ میشود ولی شکست میخورد و سر به بیابان میگذارد. ضحاک، کاخ جمشید را تصاحب و ظلم و ستم فراوانی میکند. آبتین برادر جمشید را به دار میآویزد چون فکر میکند به سوی او تیری انداخته که البته بعد ها معلوم میشود کار شخص دیگری بوده است. در این بین، فرانک همسر آبتین باردار است و ضحاک که خوابی پریشان دیده، دستور قتل عام تمام کودکان را صادر میکند.
کارگردان: حسین مرادی زاده
تهیه کننده: مرکز صبا
ژانر: کودک و نوجوان
سال تولید: 1384
کشور سازنده: ایران
مدت (دقیقه): 90 دقیقه
زمان پخش: جمعه هفتم مرداد ماه ساعت 8 صبح