خواننده: محمد محید لی
شاعر: محمد زین شعیب
آهنگساز: شیرو منان
تنظیم: حاتم خلف
میکس و مسترینگ: سعید السبینی
برگردان از عربی به فارسی: ایمان طرفه
**********
متن عربی تیتراژ پایانی مجموعه حبیب «نشید الشارة»
الأرض اللِی بِتَرَبِی اسوُد طَمَعتِ فیها دَیاب السود
ما فی حق و ما بیعود و کل لیل و فی قَبالو نَهار
فی ریح بِغِبار الفِتَن مَدفوع عاشَعب و وطن
الأحرار مَعَ غَدر الزَمَن بِتَضلِ تَکفِی المِشوار
مِن بلاد بِلیالی العَشَر مَعصوب عاجبینا الفَجَر
لِلشام عَقلاعَ الفَخَر بِرَکبِ السَما طَلِ البَطَل
حکایة حبیبِ مِن الوَفا سِراجو ضَوَا لیالی الغَفا
نحصن الطُفولی بالدَفا بَغضة وَجَع یَرسِم أَمَل
نِسرِ السَما لَما أرتَمَی بِغابِی و مَکِر لیلِ العَمَی
تَخفَّی و نَطَر مَدِ السَمَا کَمَّل دَرب خیرِ العَمَل
مَحوَر فِدا لَبَّی النِدا قاسِم قَسَم ظَهرِ العِدا
مَهما اعتَلوا کِتاف الوِدا مَا بیلحَقُوا کِتافِ الجَبَل
بِعَهدِ الجُروحِ الجَاهَدوا و غصة أُساری تَقیدوا
یَلی بِقوا و استشهَدوا نزلزل عَرش لاتُ و هُبَل
وَین ما الکُفُر مَکرو رَهَب نِرمِی المَدی بِعَصفِ اللَهَب
بأرضِ الغَضَب نحنَ الغَضَب صدق الوَعَد فینا انجِبَل
نِسرِ السَما لَما أرتَمَی بِغابِی و مَکِر لیلِ العَمَی
تَخفَّی و نَطَر مَدِ السَمَا کَمَّل دَرب خیرِ العَمَل
مَحوَر فِدا لَبَّی النِدا قاسِم قَسَم ظَهرِ العِدا
مَهما اعتَلوا کِتاف الوِدا مَا بیلحَقُوا کِتافِ الجَبَل
الأرض اللِی بِتَرَبِی اسوُد طمعت فیها دَیاب السود
ما فی حق و ما بیعود و کل لیل و فی قَبالو نهار
فی ریح بِغِبار الفِتَن مَدفوع عاشَعب و وطن
الأحرار مع غَدر الزَمَن بِتَضلِ تَکفِی المِشوار
**********
ترجمه فارسی تیتراژ پایانی حبیب «سرود نشان»
۱- گرگهای سیاه به سرزمینی که خاستگاه شیران است، چشم طمع دوختند.
۲- چنین حقی نداشتند و این ستم تکرار نخواهد شد، چرا که در پی شب، صبح سر میزند.
۳- تندباد فتنهها، بر ملت و میهن میتازد،
۴- اما با وجود نیرنگ روزگار، آزادگان از پس این آزمون برمیآیند.
۵- وطن ما، در شبهای انتظار، پیشانیبند صبح بسته است.
۶- قهرمانان برای یاری سرزمین شام، از قلعههای افتخار به سوی آسمان پرواز میکنند.
۷- ماجرای حبیب، داستان مردان وفاداری است که همچون چراغ، شبهای خواب و غفلت را روشن کردند.
۸- و کودکان را در آغوش گرم گرفتند، و حتی در هجوم درد، امید را زنده نگاه داشتند.
۹- وقتی شب کوردل، عقاب آسمان را با دسیسه شکار کرد،
۱۰- عقاب پنهان شد و به آسمان چشم دوخت و آنگاه، راه مبارزه را ادامه داد.
۱۱- مجاهدان، دعوت قاسم سلیمانی را لبیک گفتند و فدا شدند، و قاسم کمر دشمن را شکست.
۱۲- دشمنان هرچه گردن برافراشتند، به شانههای کوه دست نیافتند.
۱۳- با زخم رزمندگان و اندوه اسیران،
۱۴- و با شهیدان و بازماندگان، پیمان میبندیم که کاخ مستکبران را بلرزانیم.
۱۵- هر جا که دشمنان بخواهند مردم ما را با توطئه بترسانند، بر آنها آتش میباریم.
۱۶- ما اهالی سرزمین خشمیم و وفای به عهد در فطرت ماست.
۱۷- وقتی شب کوردل، عقاب آسمان را با دسیسه شکار کرد،
۱۸- عقاب پنهان شد و به آسمان چشم دوخت، و آنگاه راه مبارزه را ادامه داد.
۱۹- مجاهدان، دعوت قاسم سلیمانی را لبیک گفتند و او کمر دشمن را شکست.
۲۰- دشمنان هرچه گردن برافراشتند، به شانههای کوه دست نیافتند.
۲۱- گرگهای سیاه به سرزمینی که خاستگاه شیران است، چشم طمع دوختند.
۲۲- چنین حقی نداشتند و این ستم تکرار نخواهد شد، چرا که در پی شب، صبح سر میزند.
۲۳- تندباد فتنهها بر ملت و میهن میتازد
۲۴- اما با وجود نیرنگ روزگار، آزادگان از پس این آزمون برمیآیند.