معرفی

موضوع این قسمت: زخم کهنه

فلوریان پسر جوانی است که دو سال قبل زمان صعود در نپال، نتوانسته جان دوستش را نجات دهد و ناچار او را رها کرده. او قصد دارد به همراه دوست دیگری، رکود صخره‌نوردی آندراس را بشکند اما عذاب وجدان گذشته، او را می‌ترساند. فلوریان از آندراس می‌خواهد که با پدر دوست مفقودش صحبت کند تا اندکی آرام شود. اما در همین زمین پدر دوستش (لودویگ)، از گروه محققی در نپال خواسته که جسد پسرش را پیدا کنند. جسد در ارتفاع کمی پیدا می‌شود و لودویگ به این نتیجه می‌رسد که فلوریان می‌توانسته پسرش را نجات دهد اما او را رها کرده؛ به همین دلیل به سراغ طناب صخره‌نوردی او رفته و قسمتی از آن را نصفه می‌برد. فردای آن روز آندراس با اطلاعات دقیق به دیدن لودویگ می‌رود و به او ثابت می‌کند که احتمالاً دو سه بهمنی که سالی گذشته اتفاق افتاده، جسد پسرش را جا به جا کرده است. لودویگ با شنیدن این حرفها، به اشتباهش اعتراف می‌کند  و آندراس سریع خود را به فلوریان رسانده و پیش از تاب خوردن با طناب او را نجات می‌دهد. امیلی نیز پول گم شده را در کشویی پیدا کرده و تا حد زیادی مشکلاتش کم می‌شود. سارا که از بی‌توجهی آندراس به ستوه آمده، بلیط پروازشان را لغو کرده و صعود هیمالیا را کنسل کرده و آندراس را ترک می‌کند.

 

زمان پخش: چهارشنبه 1401/11/26 ساعت 21:10

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها