بسی سال باشد که من جرعه نوشم از این جرعه، می روز و شب در خروشم به خود قابلیت ندیدم ز اول که از ساقی آمد ندایی به گوشم بیا بر در دوست بهر گدایی که سَتارم و عیبهایت بپوشم