به گزارش روابط عمومی شبکه دو، علل بی صبری، پرخاشگری و نابردباری در محیط اجتماعی، رعایت حقوق افراد در رسانه ها و در فضای تعاملات اجتماعی از جمله مباحثی بودند که طی یک گفت و گوی غیرمحرمانه با دکتر بهروز محمودی بختیاری؛ زبان شناس، دکتر محسن فاطمی؛ روانشناس و دکتر محمدهمایون سپهر؛ مردم شناس پی گرفته شد.
«آیا زبان فارسی ظرفیت خود را برای آرام کردن مردم از دست داده؟ و یا جامعه به سمت سکوت و عدم تمایل به برقراری ارتباط پیش می رود؟» این سوالی بود که در ابتدای برنامه توسط محمود احمدی افزادی مجری- کارشناس برنامه مطرح شد. دکتر محمودی بختیاری در پاسخ به آن اظهار داشت: زبان فارسی به شدت دارای ویژگی های مدارا و گفتمان و سطح تعامل است. به اضافه اینکه پدیده "حسن تعبیر" نیز در این زبان در نظر گرفته شده است. در خصوص بخش گفتاری زبان هم باید گفت؛ گفتار نتیجه ای از رفتارهای اجتماعی است؛ اینکه جامعه ما چگونه گفتمانی را می طلبد.
دکتر سپهر شروع این بحث از «زبان» را درست ندانست و گفت: باید جامعه و جایگاه آن را در زبان مورد بررسی قرار دهیم.
دکتر فاطمی نیز افزود: وقتی انسان ها چیزی را به زبان جاری می کنند یا می نویسند می تواند مورد بررسی روانشناختی قرار بگیرد و در شناخت روحیات جامعه موثر است.
احمدی افزادی در ادامه با طرح این سوال که چگونه می توان با توجه به نوع گفتار می توان به سطح ناآرامی اجتماعی پی برد؟ بحث را ادامه داد.
بختیاری در این باره پاسخ داد: در تحلیل گفتمان گفته می شود ارتباط تنگاتنگی بین روابط قدرت و خشونت کلامی برقرار است. در حقیقت کسی بیشتر مرتکب خشونت کلامی می شود که به لحاظ قدرت در سطح بالاتری قرار گرفته است. همچنین بیشتر سوال کردن و پرسیدن یا انتخاب کردن مخاطب به معنای قوی تر دانستن خود است. اینگونه افراد زمان بیشتری را در مکالمه به خود اختصاص می دهند و واژگان بیشتری را در خدمت می گیرند و فرصت دفاع هم به طرف مقابل نمی دهند؛ ضمن اینکه در جواب فرد مقابل ناشکیبا هستند.
سپهر نیز افزود: ممکن است طی 700-800 سال گفتمان اجتماعی ما در یک سطح حرکت کند ولی برسیم به دوره ای که جامعه دچار تحولات زیادی می شود که این تغییرات در زبان منعکس می شود. اگر بپذیریم که در دوران انتقال و ورود به عرصه ای جدید با نظام ارزشی متفاوتی قرار داریم، شکل گیری فرهنگ جدید نیز غیر قابل اجتناب است.
فاطمی ادامه داد: هرچند رفتار تابع فرد است اما به تعاملات اجتماعی هم بر می گردد. به این معنی که باید به شرایط و چارچوب ها نیز در تعاملات مختلف توجه شود. به جای اینکه گزاره های کلی تعیین کننده خشونت را بنگریم، شرایط را هم بسنجیم. از سوی دیگر روابط غیرکلامی نیز اهمیت زیادی دارد. کشورهای خاورمیانه معمولا جزو فرهنگ هایی قرار دارند که صراحت کلام کمتر وجود دارد و روابط غیرکلامی حضور بیشتری دارد. فرهنگ ها همواره دچار پویایی و تغییر هستند.
در ادامه احمدی افزادی مطرح کرد: آیا رسیدن به چنین وضعیتی از طریق زبان قابل مشاهده است یا خیر؟
بختیاری افزود: روش هایی وجود دارد که به صورت کمی میزان خشونت کلامی را اندازه می گیریم، ضمن اینکه به بافت هم توجه می کنیم. مثلا قطع کلام دیگران معمولا رفتار مودبانه ای نیست اما در برخی موارد منتظریم تا کلام مان قطع شود، مثل موردِ نام بردن از یک فرد فوت شده و منتظر خدابیامرز گفتن از سوی مخاطب.
سپهر توضیح داد: انتخاب واژه ها توسط قشرهای مختلف فرق می کند. بنابراین کلامی که در طبقات مختلف اجتماعی استفاده می شود با هم فرق می کند. مثلا حمله مغول به ایران صورت می گیرد، این شئونات فرهنگی به جامعه ما تحمیل می شود و در زبان ما هم جا باز می کند. نگاه تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی در این گفتمان دخیل است.
افزادی در ادامه پرسید: آیا نابردباری اجتماعی را تایید می کنید؟ ریشه های آن کجاست و چگونه آن را ارزیابی می کنید؟
یکی از حضار در این میان توضیح داد: مدارا یک ارزش خادمانه است که متاسفانه در بسیاری موارد در جامعه ما را به هدف مان نمی رساند. یعنی وقتی نجابت به ضعف تعبیر می شود این اتفاق دیگر روی نمی دهد.
فاطمی نیز اظهار داشت: از جنبه های روان تحلیلی اگر کتب مختلف را که از گفتمان برخاسته از یک بافت خاص اجتماعی ناشی می شوند، بررسی کنیم نشان می دهد که در شرایطی که افراد جواب درستی نگرفته اند به آن سمت نرفته اند. این صحبت با مخالفت احمدی افزادی رو به رو شد که فاطمی توضیح داد: ما مدل محرک و پاسخ را اگر در نظر بگیریم می توان گفت اگر محرک منفی باشد، پاسخ فرد نیز منفی است. اما انسان هایی هستند که اینگونه رفتار نمی کنند.
سپهر در ادامه گفت: ما در دوره خاصی از تشتت فرهنگی که از سال 1300 شروع شده و احتمال دارد 200 سال ادامه یابد، قرار گرفته ایم. بنابراین تغییرات را باید در بافت جامعه ببینیم و دنبال کنیم.
بختیاری نیز توضیح داد: اصولا ناشکیبایی به صورت ناگهانی رخ نمی دهد مگر اینکه کم کم ببینیم حقوق مان مورد تجاوز قرار می گیرد. توقعات به جای ما توسط جامعه برآورده نمی شود و ما به عصیان وادار می شویم. این رفتار در ترافیک و صف های مختلف دیده می شود. یعنی به اعتماد جامعه توهین شده.
فاطمی گفت: وقتی تنها به نتیجه نگاه می کنیم باید عوامل آن را مورد بررسی قرار دهیم.
افزادی در ادامه عنوان داشت: آیا وضعیت فعلی را به لحاظ بردباری مساعد می بینید یا خیر؟
فاطمی در پاسخ گفت: مشکلات باید متناسب با بافت هر جامعه بررسی شود نه با یک دیدگاه کلی. جای بهبود در جامعه بسیار وجود دارد و مشکل هم به فقدان آموزش برمی گردد. عدم مهارت شنیدن نیز به رفتارهای پرخاشگرانه مربوط است.
بختیاری هم توضیح داد: گوش دادن بیشتر مربوط به سطح شکیبایی بیشتر است. منتها گاهی شکیبایی یک فضیلت اخلاقی در نظر گرفته می شود که در صورت تعدی به حقوق مان هم نهایت سعی مان را در حفظ این فضیلت اخلاقی به کار می گیریم. اجرای نادرست قوانین هم در کم شدن سطح بردباری اطراف نقش دارد و سیستمی که در خصوص این عدم اجرای قوانین سکوت می کند می تواند یکی از دلایل نابردباری جامعه باشد.
سپهر در یک نتیجه گیری عنوان کرد: این بحث زمینه های مختلفی دارد. جامعه ما جامعه ای شرقی و سنتی بوده اما وارد عرصه جدیدی شده که طی آن ناملایماتی شامل حال بسیاری کشورها شده و یکی از دلایل آن ضعف های اقتصادی است که در فرهنگ ما متبلور شده است.
بختیاری نیز توضیح داد: ما برای اینکه جامعه ای غیرخشن داشته باشیم باید گفت و شنود را تمرین کنیم که رعایت نوبت و همکاری در آن بسیار مهم است.
فاطمی نیز در پایان یادآور شد: اگر فرآیند تطور تاریخی را با یک جبر غیرقابل اجتناب همراه بدانیم مفهوم آموزش معنی خود را از دست خواهد داد. هر مقدار انسان ها قضاوت محور باشند شکیبایی کمتری دارند. همچنین باید این مساله را قائل شویم که یک فرهنگ سنتی و دینی داریم که به شکیبایی تاکید دارند. بنابراین باید بین فرهنگ جاری و غالب و فرهنگ اصیل تمیز قائل شویم.