قسمت دهم: خانم مقدم زن میانسالی است که به علت کرونا در بیمارستان بستری است و به تازگی پسرش نوید را هم در اثر کرونا از دست داده. خانم مقدم آلزایمر شدید دارد، تصور میکند دکتر زارع پسر اوست و او را نوید صدا میزند و مدام سراغ او را میگیرد. خانم مقبلی که متوجه میشود خانم اکرمی (گزارشگر صدا و سیما) حمیدرضا را تعقیب میکند، به او هشدار میدهد دست از تعقیب شوهرش بردارد و از اینکه او و پریسا میخواهند به حیثیت حمیدرضا ضربه بزنند، هر دو را تهدید به شکایت میکند. پریسا به بهزاد اطلاع میدهد حال عمومی آرمان خوب است و میتواند او را از بیمارستان ترخیص کند. بهزاد پس از اینکه آرمان را به خانه میآورد در برابر گریههای او نمیداند چه کند؟ اما ماهان باهوش، با سرنگ به بچه شیر میدهد و او را ساکت میکند. لیلا حالش بهتر شده و سینا برای ترخیص او به بیمارستان آمده است. لیلا راجع به گذشتهاش با دکتر احتشام و اینکه چگونه او را میشناخته برای سینا تعریف میکند که دکتر احتشام خواستگار او بوده و آنها به هم علاقمند بودند و تصمیم داشتند ازدواج کنند ولی دکتر احتشام برای ادامه تحصیل به خارج میرود و لیلا به اجبار پدرش با تورج ازدواج میکند. دکتر زارع به نسیم دختر خانم مقدم که در خارج زندگی میکند، تماس میگیرد و خبر فوت برادرش نوید را به او میدهد. خانواده معصومه بار دیگر از بهزاد میخواهند تا آرمان برای مدتی نزد آنها باشد تا از او مراقبت کنند اما بهزاد نمیپذیرد. لیلا قبل از اینکه بیمارستان را ترک کند، تصمیم میگیرد برای خداحافظی نزد دکتر احتشام برود ولی پشیمان شده و بیمارستان را ترک میکند. پریسا دوباره دچار خوابزدگی میشود و در حین تزریق داروی اشتباه برای یکی از بیماران، یکی از پرستاران متوجه شده و مانع کار او میشود. خانم فرهمند به پریسا هشدار میدهد تا مداوایش را شروع کند که اشتباهی از او سر نزد اما اگر اشتباهاتش را تکرار کند، او را به تخلفات اداری معرفی میکند.
زمان پخش: چهارشنبه 1401/11/05 ساعت 21:10