معرفی

قسمت شانزدهم: مسعود وقتی متوجه می‌شود بین پریسا و بهزاد علاقه‌ای بوجود آمده و تصمیم به ازدواج دارند، به پریسا می‌گوید بهزاد معتاد است. پریسا ساعاتی بهزاد را تعقیب می‌کند و مطمئن می‌شود او پاک است. لیلا برای اینکه حقیقت را از زبان دکتر احتشام بشنود، نزد او می‌رود. دکتر احتشام کل ماجرا را برای لیلا تعریف می‌کند که حاج محمود (پدر لیلا) او را تهدید کرده که اگر برای ادامه تحصیل به اروپا نروی، شاهد عقد لیلا با شخصی دیگری خواهی شد. دکتر ادامه می‌دهد حتی بعد از رفتنش به اروپا، یک سال برای لیلا نامه نوشته و به آدرس تورج (به تنها کسی که اعتماد داشت) می‌فرستاد ولی هرگز از او جوابی دریافت نمی‌کرد. دکتر از لیلا می‌خواهد او را ببخشد. مسعود به کارگاه نجاری ابراهیم (پدر پریسا) آمده و ماجرای ارتباط بین پریسا و بهزاد را عنوان می‌کند. ابراهیم به خاطر تهمتی که مسعود به پریسا زده، عصبانی شده و سیلی محکمی به صورت مسعود می‌زند. پریسا کنار مرداب رفته و از چند نفر سراغ مردی 70 ساله به اسم خسرو را می‌گیرد ولی کسی او را نمی شناسد. دکتر احتشام یک بار دیگر برای عذرخواهی از لیلا به آدرس منزل او می‌رود اما نزدیک منزل لیلا، تورج را می‌بیند. آنها بر سر موضوعات گذشته و اینکه تورج به خاطر ثروت لیلا به او نزدیک شده، جرو بحث می‌کنند. سینا نیز مثل تورج رفتار بی‌ادبانه‌ای نسبت به دکتر از خود نشان می‌دهد. لیلا سر می‌رسد و رفتار زشت سینا را مورد انتقاد قرار می‌دهد و از اینکه تورج مسیر زندگیش را تغییر داده و نامه‌های دکتر را به دست او نرسانده، برخورد می کند. پریسا بخاطر پنهان کاری‌اش از پدرش (ابراهیم) عذرخواهی می‌کند. ابراهیم از پریسا می‌خواهد هرچه زودتر زندگیش را سر و سامان دهد. مسعود دست به هر کاری می‌زند تا آبرو و حیثیت پریسا را ببرد، این بار به بیمارستان آمده و پیش تمام پرسنل بیمارستان قضیه ارتباط پریسا با بهزاد را لو می‌دهد و او را سکه یک پول می‌کند. دکتر احتشام از حیثیت پریسا دفاع می‌کند و سیلی محکمی به صورت مسعود می‌زند و دستور می‌دهد هرگز مسعود را به داخل بیمارستان راه ندهند.  

 

زمان پخش: شنبه 1401/11/15 ساعت 21:15

 

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها