قسمت سوم: پروین از اینکه سعید خانه را ترک کرده است و از او خبری ندارد، دلشوره دارد اما مارال که میداند سعید منزل مالک است، مادر را از نگرانی درمیآورد. مجدداً همان گردشگران به خانه باغی آمده و این بار تصمیم دارند سه روز آنجا بمانند و با دیدن فضای بکر و زیبای آنجا خوش بگذرانند. مارال از آنها میخواهد از آنجا عکسهایی بگیرند و برای دوستانشان در خارج بفرستند تا آنها نیز ترغیب شده و برای تفریح به آنجا آمده و به عنوان توریست از آنجا دیدن کنند. مارال از اینکه آن منطقه پتانسیل جذب گردشگری خوبی دارد، خوشحال است اما باید مجوز داشته باشند. از این رو از لطیف میخواهد برای بازسازی و گرفتن مجوز پولی تهیه کند تا مهمانسرا را راهاندازی کنند. لطیف که دستش خالی است، فکری به ذهنش میرسد که از دوست قدیمیاش آقای مجاهد کمک مالی بگیرد. به منزل آقای مجاهد میرود، فریبا (همسر آقای مجاهد) میگوید مجاهد سالها پیش فوت شده است. لطیف که تا آن موقع (فرخ و فرخنده) فرزندان آقای مجاهد را ندیده بود، با آنها آشنا میشود. فریبا به رسم مهماننوازی از آقا لطیف میخواهد تا برای صرف شام فردا شب به همراه خانواده به منزل او بیایند. پروین که فریبا را میشناسد و چشم دیدن او را ندارد، ابتدا دعوت او را نمیپذیرد اما لطیف برای رفع مشکل مالی اش چارهای ندارد تا پروین را راضی کند که به مهمانی بروند.
زمان پخش: دوشنبه 1401/8/23 ساعت 21:40