قسمت نهم: پروین از اینکه لطیف با او مشورت نکرده و در مهمانی از فرخنده خواستگاری کرده است، عصبی میشود و او را مورد انتقاد قرار میدهد. نظر پدر و مادر سعید این است که او نمیتواند با دست خالی با فرخنده ازدواج کند به همین منظور تصمیم میگیرند به فریبا جواب منفی دهند اما فریبا برخلاف نظر آنها، اسم سعید را در اینترنت جستجو کرده و متوجه میشود سعید پسر نابغهای است. از این رو فکری به ذهنش میرسد که برای شناخت بیشتر، سعید را در مزرعه پرورش ماهی استخدام کند. فریبرز که از طرف رئیس پتروشیمی به خوزستان دعوت شده است، مأموریتی دارد تا در مورد زیرساختهایی مثل ساخت پارکهای ساحلی، توسعه فضای آموزشی، ساخت مدارس، کارآفرینی و اشتغالزایی راه حلهایی به پتروشیمی ارائه دهد. از سویی شخصی به اسم شهاب وارد مهمانسرا شده و به صورت خصوصی در انتهای باغ با لطیف صحبت میکند. خانواده لطیف که میبینند فرد ناشناس با خود اسلحه دارد، کنجکاو میشوند تا بدانند او کیست؟ لطیف ابتدا مقاومت میکند تا خانواده متوجه نشوند ولی در نهایت به پروین میگوید قرار است مهمانسرا مدت یک روز برای شخص عالی مقامی رزرو شود چون آنها مأموریت مهمی دارند. سینا که خودش را به خواب زده است متوجه حرفهای لطیف و پروین میشود ولی برای آنکه به کسی حرفی نزند، از آنها میخواهد تا برایش حساب بانکی باز کنند. سعید هم موضوع آمدن شخص عالی مقام را متوجه میشود. از این رو با کمک مالک برای امنیت مهمانسرا نقشهای طراحی میکنند.
زمان پخش: سهشنبه 1401/9/1 ساعت 21:30