قسمت هشتم: فریبرز داخل مطب منتظر آمدن سروش است. سروش که متوجه می‌شود محمود (طلبکارش) رد او را تا دم مطب زده، خود را پنهان می‌کند. در این فاصله شخصی به اسم شهرام به فریبرز زنگ می‌زند و از او درخواست 100 میلیون تومان پول می‌کند. این پول بابت اجاره سوله بزرگی است که متعلق به حمزه (پدر شهرام) است که سالها عمه و شوهرعمه فریبرز آنجا ساکن هستند و برای حمزه کار می‌کنند. شهرام از فریبرز می‌خواهد هرچه زودتر این پول را پرداخت کند در غیر اینصورت آنها را بیرون خواهد کرد. بالأخره سروش وارد مطب شده و پیشنهاد همکاری با فریبرز را قبول می‌کند به شرطی که اگر بیماری از طرف محمود (طلبکارش) به مطب آمد، پولی بابت ویزیت نگیرند و اگر لطیف یا خانواده‌اش به مطب آمدند، فریبرز نقش دکتر را بازی کند. فریبا بخاطر مهتاب و فریبرز مهمانی ترتیب داده است و خانواده آقا لطیف نیز دعوت هستند. سعید چون از طرف پدر و مادرش اجازه ندارد به این مهمانی برود، از نقطه ضعف فریبرز (اینکه او پزشک نیست) سوءاستفاده کرده و از او می‌خواهد هرطور شده لطیف را راضی کند تا فرخنده را برای او خواستگاری کند. بالأخره لطیف با اصرار فریبرز، با فریبا صحبت می‌کند و مابین حرفهایش به طور غیرمستقیم به بیکار بودن سعید اشاره می‌کند و منتظر است از فریبا جواب منفی بشنود اما برخلاف انتظار آقا لطیف، قرار بر این می‌شود که فریبا نظر فرخنده را جویا شود.
زمان پخش: دوشنبه 1401/8/30 ساعت 21:10