قسمت هفدهم: خاله ملوک وقتی متوجه میشود به زودی بله برون سعید و فرخنده است، به پروین میگوید نگران حضور او نباشد چرا که به زودی از مهمانسرا میرود. محبوب که داستان دزدیده شدن گاو را فهمیده است، خودش را در ماجرای برگرداندن گاو و نقشهای که سعید و بقیه کشیدهاند، دخالت می دهد. بالأخره آنها گاو را برمیگردانند اما خاله ملوک که از بودن گاو و بوی بد آن درکنار اتاقش کلافه شده است، با دلخوری مهمانسرا را ترک میکند و عازم تهران میشود اما در نیمه راه پشیمان شده و به مهمانسرا برمیگردد چون میخواهد هرطور شده در مراسم بله برون سعید و فرخنده حضور داشته باشد. خاله ملوک که به اتفاق پروین و بقیه به طلافروشی رفته است، سعید را علیرغم میل خانوادهاش مجبور میکند تا انگشتر گران قیمتی به مبلغ 180 میلیون تومان برای فرخنده خریداری کند. سعید که پولی در بساط ندارد و منتظر مبلغی است که فرخنده به حساب او واریز کند، پیشنهاد خاله ملوک را میپذیرد. همان شب نیز مراسم خواستگاری مریم و مالک در رستوران برگزار میشود اما قبل از اینکه مالک انگشتر نامزدیاش را به مریم بدهد، سعید انگشتر طلای سادهای که خانواده برای فرخنده خریده بودند، را با انگشتر مریم عوض میکند و به مالک میگوید این انگشتر هدیه عروسی اوست. محبوب سراغ بیگ بیگ، اختراع سعید میرود و با دستکاری آن یک دفعه از کارگاه غیب شده و در رودخانهای در شهر شوشتر پرت میشود.
زمان پخش: دوشنبه 1401/9/14 ساعت 21:15