معرفی

قسمت بیست و چهارم: نصرت یواشکی گوشی فریبرز را سر جایش در کارگاه سعید می‌گذارد. لطیف زنی را که در خواب دیده بود به کمک احمد پیدا می‌کند و به مهمانسرا می‌آورد. آنها متوجه می‌شوند زن غریبه از سامرا وارد ایران شده، جز یک دختر مریض هیچکس را ندارد و مدام بر سر مزار شهدا می‌رود و واقعاً احتیاج به کمک دارد. تصمیم می‌گیرند تا دختر مریض‌اش را به بیمارستان ببرند. سینا از همان اول متوجه رفتار و تلفن‌های عجیب نویسنده می‌شود. از طرف دیگر مهتاب نیز به او مشکوک شده است. نویسنده یواشکی به اتاق نصرت و رابعه می‌رود و توسط آنها بیهوش می‌شود. فریبا به دیدن سعید می‌آید و خبر رفتن فرخنده به آلمان را به او می‌دهد. سعید عصبانی است و می‌داند علت رفتن فرخند و ترک او، ارسال فیلمی است که از طریق گوشی فریبرز برای فرخنده فرستاده شده است. مالک همراه با فریبرز و سعید سعی می‌کنند تا دزد گوشی فریبرز را پیدا کنند. مالک به رابعه مشکوک است اما سعید دلیلی نمی‌بیند که رابعه بخواهد این کار را انجام دهد. نصرت، نویسنده را که از طرف محبوب مأمور شده تا بیگ بیگ را بدزدد از میهمانسرا خارج می‌کند؛ ولی قبل از آن نویسنده پیامی به محبوب می‌دهد تا او را نجات دهد. محبوب و همدستش ماشین نصرت را بین راه متوقف می‌کنند تا نویسنده تقلبی را خلاص کنند. نصرت در حین فرار از دست آنها توسط محبوب تیر می‌خورد.

 

زمان پخش: شنبه 1401/9/26 ساعت 21:10

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها