قسمت ششم: نادر برای دیدن نصرت راهی تهران میشود . پریدخت هم نامهای برای نصرت نوشته و به نادر میدهد تا به دست نصرت برساند. دکتر که از طریق پیگیری کارهای نصرت پی به مواردی برده، پریدخت را از رفت و آمد به خانه نادر منع میکند. نادر از رئیس عدلیه تهران میخواهد که فعلاً به هیچ ترتیبی مجوز ملاقات نصرت با همسرش را ندهد. کمی بعد نادر یکی از مزدورانش به نام شعبان را به عنوان شاهد قتل میرزا به دست نصرت، به عدلیه تهران میفرستد. بعد نادر به همه میگوید که نصرت به قتل اعتراف نموده. روحیه پریدخت خیلی خراب است و هرچه دکتر میگوید این مسئله غیرممکن است، او قبول نمیکند، چون نصرت جواب نامهاش را هم نداده است (البته نادر اصلاً نامه را به نصرت نداده است) او مصرانه میگوید که طلاق میخواهد. از طرفی به شکلی مرموز، پرونده قبلی نصرت (مسجد گوهرشاد و شلیک به فرمانده و فرار از خدمت) دوباره به جریان میافتد. بدین ترتیب اوضاع برای نصرت هم خیلی وخیم میشود. کمی بعد طلاق نامه پریدخت به دست نصرت در بازداشتگاه میرسد. نادر به دیدن او که خیلی غمگین و ناامید است میآید. نصرت نامهای برای پریدخت به او میدهد تا به دستش برساند. چند روز بعد حکم اعدام نصرت صادر میشود و...
زمان پخش: دوشنبه 1401/6/14 ساعت 21:30