مجموعه آتش سرد - قسمت هفتم

مجموعه آتش سرد - قسمت هفتم

معرفی

قسمت هفتم: امیر از اینکه حاج محسن، جای هارد را به او نمی‌گوید، انتقاد کرده که پدرش دیگر به او اعتمادی ندارد ولی چون حاج محسن می‌خواهد از مواضع تهمت دور باشد، از امیر می‌خواهد کنار کشیده و خود را قاطی این ماجراها نکند. همسر آذر (میلاد) به علت بدهی و ترس از طلبکاران خودش را پنهان کرده است و آذر بدنبال این است که بدهی میلاد را به طلبکارانش بپردازد که یکی از طلبکاران شرکت میلاد خود سعید می‌باشد. سعید به دیدن حاج محسن می‌رود. از حاج محسن گله دارد که چرا یک اختلاف حساب جزئی باید این همه سر و صدا ایجاد کند و بین دو تا شریک دعوا صورت بگیرد؟ حاج محسن که شریک اصلی کارخانه را فربد (پسر عباس) و قیّم خود می‌داند، به او می‌گوید که من شریک کارخانه نیستم ولی تا زمانی که به حساب آنجا رسیدگی نکنم دست برنمی‌دارم و ادامه می‌دهد اگر می‌دانسته مال سعید دچار شک و شبهه‌ای است هیچ وقت راضی به ازدواج اسراء دخترش با آن خانواده نمی‌شد. مجدداً قرار می‌شود بابک با قید وثیقه به مدت دو هفته از زندان آزاد شود تا به حسابهای شرکت رسیدگی کند. از این رو پویا از فردی به اسم غلام که در سلول بابک است، می‌خواهد تا او را از بین ببرد ولی بابک به موقع متوجه می‌شود و از مسئول زندان می‌خواهد تا او را به بند دیگری منتقل کند. آزاد و اسراء که هنوز تاریخ عروسی‌شان از طرف خانواده مشخص نشده است، برای انتخاب سالن از یک تالار باغ سرکشی می‌کنند اما حاج محسن تمام هدایای عروسی اسراء را پس می‌فرستد.

آرشیو برنامه

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها