قسمت بیست و یکم: آزاد نگرانی بهرام (شریکش) را درک میکند و به او قول میدهد بعد از گرفتن پول پیش از صاحب مغازه خسارت او را جبران خواهد کرد و به گفته آزاد پلیس دزدی کافی شاپ را صورتجلسه کرده است. آذر نزد پدرام به دانشگاه میرود و از او میخواهد اگر جای میلاد را میداند، بگوید. پدرام از حرفهای آذر متوجه میشود که آذر به او شک کرده است و این موضوع را به میلاد میگوید. پویا به قهوهخانه میرود تا از کامی (فردی که افراد را از مرز رد میکند) بپرسد و مطمئن شود میلاد را از مرز رد کرده است یا خیر؟! آذر منتظر آواست تا از مدرسه بیرون بیاید، با دیدن مردی موتورسوار با پوشش کلاه کاسکت که از دور نظارهگر آنهاست، مشکوک میشود اما آذر بدون اینکه عکسالعملی نشان دهد، محل را ترک میکند. سعید از پویا میخواهد کسی که موجب خسارت و خرابی کافی شاپ آزاد شده، را پیدا کند. سیما و منیره بعد از اتفاقی که در کافی شاپ میافتد، مقداری پول بابت حل مشکل مالی به اسراء میدهند. از طرفی آزاد به دنبال کار میگردد. حاج احمد به حاج محسن اطلاع میدهد که از طرف خانواده سعید هیچ گزارشی دال بر مفقودی میلاد به پلیس اعلام نشده و حتی ممنوع الخروجی میلاد نیز صادر نشده است. پویا به خواسته باران به سوله آقای صولتی برای ترخیص کالا میرود. صولتی که حاضر به ترخیص کالاهای قاچاق خانم مظاهری نیست، به پویا میگوید تمام اجناس دپو شده (افزودنیهای غیرمجاز لبنی) میباشد. با جر و بحثی که پیش میآید، پویا با نوچههای صولتی درگیر میشود.