قسمت بیست و ششم: پویا با دادن رشوه به خدمتکار مسافرخانه، اطلاعاتی در مورد میلاد به دست میآورد. آزاد به خواسته پدر به کارخانه میرود. سعید به آزاد میگوید تصمیم دارد کارخانه را به نامش بزند به شرط اینکه از اسراء و خانوادهاش فاصله بگیرد اما آزاد بدون هیچ جوابی آنجا را ترک میکند. باران به پویا میگوید صولتی حاضر شده بارشان را تحویل دهد ولی از پویا میخواهد، بابت درگیری که در انباری راه انداخته بود، شخصاً از صولتی عذرخواهی کند. سپهران به سعید میگوید به پویا اعتماد نداشته باشد و به زودی تصمیم دارد آمارش را برای سعید درآورد. سعید هم از پویا میخواهد هرچه زودتر میلاد را پیدا کند. سعید نزد حاج محسن رفته و به او میگوید قضیه کارخانه را ادامه ندهد چون با کارهایی که امیر انجام داده است، 15 سال به زندان خواهد رفت. با حرفهایی که حاج محسن به سعید میزند، مشخص میشود از حق فربد نخواهد گذشت. اسراء از اینکه آزاد برای مشکل مالیشان از سعید پول گرفته است، دلخور میشود. علیرضا به ملاقات بابک میرود و به او قول میدهد تمام سفتههایش را پرداخت میکند تا به زندان نرود ولی بابک همچنان او را نمیشناسد. آذر تلفنی به میلاد میگوید سعید دیر یا زود به سراغش میرود ولی میلاد عنوان میکند تصمیم به فرار ندارد. از طرفی امیر، میلاد را متقاعد میکند تا تمام اسناد و مدارک را به حاج احمد بدهد و خودش را هم به پلیس معرفی کند کاری که امیر به زودی انجام خواهد داد. بابک هم از بیمارستان مرخص میشود. پویا، پدرام را تعقیب میکند و در محلهای خلوت او را مورد ضرب و جرح قرار میدهد و او را به باغی ناشناس میبرد. میلاد جلوی در منزل سعید ایستاده تا آوا را ببیند. سیما، میلاد را میبیند و از او گله دارد که در این مدت کجا بوده است؟ سعید هم سر میرسد. آنها با حرفهایشان همدیگر را تهدید میکنند.